باران را در آغوش می گیرم
و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم
تو با آغوشی باز...
با آغوشی پر از نفس های پاییزی
به استقبالم می آیی...
و مرا تنگ در آغوشت می گیری
و یک نفس عمیق تو کافیست
برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...

نظرات شما عزیزان:
shiva 
ساعت0:07---31 تير 1391
سلام. وب قشنگی داری. ممنون میشم اگه به منم سر بزنی.منتظرتم
|